در سال گذشته میلادی به همینخاطر حزب عدالت و توسعه برای آنکه چهره اصلی خود را در قدرت حفظ کند طرحی را برای تغییر سیستم حکومتی این کشور به ریاستجمهوری ارائه کرد تا اردوغان با خیزش برای رسیدن به این پست بتواند اختیارات اصلی را داشته باشد؛ هر چند احزاب مخالف در آن زمان انتقادهای شدیدی از این اقدام کرده و این مسئله را حرکت به سمت دیکتاتوری توصیف کردند اما اردوغان با یکدندگی خاص خود از این طرح کوتاه نیامد.
نخستوزیر ترکیه هر چند در تمامی سالهای گذشته نشان داده که با مهرههای مختلف داخلی و خارجی برای حفظ قدرت به خوبی بازی میکند اما شاید هیچ وقت پیشبینی حوادثی که در چندماه گذشته برایش پیش آمد را نمیکرد. با تحولات اتفاق افتاده در ترکیه اکنون بعد از گذشت حدود یک سال روزنامه تودی زمان گزارش داده که حزب حاکم عدالت و توسعه قصد دارد پیشنهاد خود را برای تغییر سیستم حکومتی این کشور به یک سیستم ریاستجمهوری پس بگیرد تا یکی از موانع اصلی برای توافق درباره قانون اساسی جدید برداشته شود.
در سال ۲۰۱۴ ترکیه قرار است شاهد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری با سیستم آمریکایی ازجمله همان نوع کمکهای نقدی به ستادهای انتخاباتی باشد. عبدالله گل به همراه رؤسای جمهور گذشته ترکیه مانند احمد نجدت نمیتوانند در این انتخابات شرکت کنند اما براساس قوانین فعلی اردوغان میتواند برای ریاستجمهوری پس از 3 دوره نخستوزیری خیز بردارد. رئیسجمهور ترکیه نباید عضو هیچ حزبی باشد. عبدالله گل با وجود وابستگیهای خود به عدالت و توسعه در طول ۷ سال ریاستجمهوری خود قدرت چندانی در دست نداشت و بیشتر نقشی تشریفاتی ایفا میکرد.
عدالت و توسعه به همینخاطر طرح تغییر نظام به ریاستجمهوری را ارائه کرد؛ طرحی که براساس آن رئیسجمهور میتواند وزرا را منصوب کند. با اینکه عدالت و توسعه اکثریت کرسیهای پارلمان را در اختیار دارد اما این اقدام در طول ماههای گذشته با انتقاد شدید احزاب مخالف روبهرو شد. کمیسیون «توافق قانون اساسی» که از نمایندگان احزاب مختلف ترکیه تشکیل شده از 2 سال گذشته مشغول بررسی مواد قانون اساسی جدید بوده و ۶۱ ماده از قوانین آن را تاکنون تصویب کرده است.
طرح تغییر نظام به ریاستجمهوری اما مانند یک سد مانع از پیشرفت در این مسیر شد. اکنون منابع آگاه اعلام کردهاند زمانی که پارلمان درماه سپتامبر فعالیت خود را از سر بگیرد، حزب عدالت و توسعه دیگر بر تصویب تغییر سیستم به ریاستجمهوری اصرار نخواهد کرد. اردوغان شاید رؤیای دیرینهای برای تصاحب ریاستجمهوری داشت اما چهکسی است که نداند اعتراضهای این کشور و سرکوب معترضان ضربهای جدی به چهره او وارد کرده و دیگر او آن چهره کاریزماتیکی که عدالت و توسعه همیشه از آن خشنود بود، نیست؛
هر چند اردوغان در میان اعتراضهای ترکیه تلاش کرد مثلاً در بازگشت از سفر به شمال آفریقا با جمع کردن هوادارانش خود را همچنان مردمی نشان دهد اما با انتقادهای بینالمللی صورت گرفته از او خودش هم میداند که دیگر آن مهرههای گذشته را برای بازی قدرتمند در داخل و خارج از این کشور ندارد. عدالت و توسعه بهاحتمال زیاد و براساس آنچه منابع آگاه اعلام کردهاند پیشنهاد خود را برای تغییر سیستم حکومتی پس میگیرد اما باید منتظر ماند و دید که اردوغان و حزبش چه نقشهای برای آینده خود در وضعیت موجود میکشند.